دکتر سیاوش قلی‌پور در دومین جشنواره ملی جریان، با آسیب‌شناسی وضعیت فعلی، بر لزوم واگذاری امور فرهنگی به اهل آن تأکید کرد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه رازی، دکتر سیاوش قلی‌پور، عضو هیئت علمی این دانشگاه، در دومین جشنواره ملی «جریان» که هجدهم شهریور ماه ۱۴۰۴ در تالار اجتماعات فرهنگ و ادب دانشکده ادبیات و علوم انسانی برگزار شد، سخنرانی‌ای با موضوع «تاریخ و آسیب‌شناسی فرهنگی در جامعه کرمانشاه» ارائه کرد.

دکتر قلی‌پور در این نشست به ارائه تحلیلی عمیق از فراز و نشیب‌های فرهنگی در منطقه کرمانشاه پرداخت.

زوال یک جریان فرهنگی کهن در زاگرس میانی

وی در بخشی از سخنان خود به حوزه فرهنگی زاگرس میانی در قرون میانی اشاره کرد و اظهار داشت: ۶ الی ۷ قرن در حوزه شعر و ادبیات تداوم داشت. این جریان در دوران مدرن بازتولید نشد و برای همیشه به محاق رفت. این جریان فرهنگی حتی معرفی هم نشد و از حافظه جمعی هم پاک شد. افرادی در این زمینه تلاش کردند؛ مثلاً شهرام ناظری تلاش کرد که برخی از ادیبان آن را معرفی کند، اما موفق نشد. زبان بیان هنر آنان گوران، کلی و هورامی بود؛ مانند سید نوشاد، ماهیدشتی، کولیوندی، ارکوازی، ملاپریشان. دلایل ظهور و زوال این حوزه فرهنگی هم معلوم نیست.

اعتلای فرهنگی از اوایل قرن ۱۳ تا اواسط قرن ۱۴

این استاد دانشگاه در ادامه به توضیحاتی در مورد بحث اعتلای امر فرهنگ از اوایل قرن ۱۳ تا اواسط قرن ۱۴ پرداخت و آن را در حوزه‌های مختلف زیر تشریح کرد:

در حوزه مذهبی: با فعالیت‌های محمدعلی بهبهانی و شیخ عبدالجلیل گرکوکی شروع و به رهبری فیض مهدوی در انقلاب مشروطیت به اوج خود رسید. آثار علمی و دینی فراوانی در این دوره نوشته شد.

در حوزه ادبیات (رمان): با رمان «شمس و طغری» در سال ۱۲۷۸ توسط محمدباقر میرزا خسروی شروع شد و با رمان‌های «شوهر آهو خانم» در سال ۱۳۴۰، «شادکامان دره قره‌سو» در سال ۱۳۴۵ و همچنین رمان «سال‌های ابری» در سال ۱۳۷۰ به اوج خود رسید. شاعران مدرنی چون لاهوتی نیز در این دوره فعالیت کردند.

در حوزه موسیقی: چهره‌های شاخصی همچون آهنگسازانی مانند میرزاده و طاهرزاده، نوازندگانی مانند کلهر و پورناظری و خوانندگانی مانند شهرام ناظری ظهور کردند.

سرنوشت حوزه فرهنگی در اواسط قرن گذشته

دکتر قلی‌پور به سرنوشت این حوزه فرهنگی در اواسط قرن گذشته به شرح ذیل اشاره کرد:

فعالیت‌های مذهبی: به مانند گذشته آثار مکتوبی منتشر کردند.

فعالیت‌های ادبی (رمان): ابتر ماند و آثاری به مانند گذشتگان منتشر نشد.

فعالیت‌های موسیقیایی: در کرمانشاه نهادسازی نکردند و غالباً از این شهر مهاجرت کردند؛ نسل بعدی هم تربیت نشد.

دلایل رشد فرهنگی در دوره طلایی

وی دلایل رشد حوزه فرهنگی در اوایل قرن ۱۳ تا اواسط قرن ۱۴ را اینگونه برشمرد:

تبدیل کرمانشاه به قطب تجاری در اوایل قرن (رونق اقتصادی و برقراری ارتباط با عالمان عثمانی و متفکران غربی).

وجود ۲۰۰ بزرگ بازرگان، ارتباط بازرگانان کرمانشاه با دنیای غرب به ویژه اروپا.

قرارگیری کرمانشاه به عنوان دروازه عتبات عالیات و تعامل با عثمانی.

شکل‌گیری اندیشه‌های نوین مانند قانون، آزادی و سلطنت مشروطه.

نقش بی‌بدیل و فراموش‌شده کرمانشاه در انقلاب مشروطه.

شکل‌گیری زیرساخت‌های فرهنگی از طریق انجمن‌های ادبی، تأسیس روزنامه و تأسیس مدارس.

عوامل زوال فرهنگی

عضو هیئت علمی دانشگاه رازی در ادامه دلایل زوال امر فرهنگی از اواسط قرن ۱۴ به بعد را موارد زیر عنوان کرد:

اصلاحات ارضی و مهاجرت گسترده از روستا به شهر.

ویژگی‌های بافت جمعیتی جدید با خاستگاه عشایری که امر سیاسی را بهتر از امر فرهنگی درک می‌کنند.

شهرنشینی شتابان و عدم توجه به زیرساخت و سرانه فرهنگی.

وقوع جنگ تحمیلی و زندگی در اضطرار که منجر به عدم توجه به زیرساخت فرهنگی و سال‌های بازسازی شد.

مهاجرت ساکنان قدیمی و آشنا با امر فرهنگی به مرکز کشور.

شکل‌گیری پاتوق‌های فرهنگی خودجوش در سه دهه اخیر

دکتر قلی‌پور به وضعیت امور فرهنگی در سه دهه اخیر و شکل‌گیری پاتوق‌های فرهنگی اشاره کرد و گفت: پاتوق‌های کتابخوانی و سخنرانی مانند شهر کتاب، گالری درگاه، کوچه کتاب، کافه گفتگو و... در کرمانشاه شکل گرفته‌اند. این جلسات خودجوش و برخاسته از دل زندگی روزمره است. دلیل شکل‌گیری این پاتوق‌ها شامل افزایش سواد و افزایش تعداد فارغ‌التحصیلان بیکار است.

آسیب‌شناسی فرهنگی در دانشگاه و نهادهای رسمی

وی در پاسخ به این سؤال که «سهم زندگی روزمره و نهادهای رسمی در امور فرهنگی چیست؟» به آسیب‌شناسی امر فرهنگی در دانشگاه رازی پرداخت و گفت: عملکرد در دانشگاه رازی می‌توانست از این بهتر باشد و برای امور فرهنگی بسترسازی کند.

آسیب‌شناسی در بُعد سازمانی
محیط دانشگاه رازی به سمت علوم طبیعی گرایش دارد.

در ۲۰ سال اول بر علوم پایه تمرکز داشت، در سال ۱۳۶۷ علوم انسانی و پس از ۳۸ سال علوم اجتماعی اضافه شد.

از حدود ۴۸۳ عضو هیئت علمی، تنها ۶ نفر در حوزه علوم فرهنگی فعال هستند.

مدیران و کارشناسان حوزه فرهنگ لزوماً تخصص علوم فرهنگی را ندارند.

ارتباط نداشتن با کنشگران فرهنگی در زندگی روزمره؛ هنرمندان، نویسندگان و ادیبان با دانشگاه دمخور نیستند و دانشگاه نیز دعوتی برای حضور آنان مطرح نکرده است.

تهی شدن معاونت فرهنگی از کنشگران فرهنگی و انزوا و ناامیدی اهالی فرهنگ.

دلایل گفتمانی در آسیب‌شناسی فرهنگی

تقلیل امر فرهنگی به امر سیاسی: حضور افراد غوغاسالار، گروه‌گرایی، منازعه جریان‌های سیاسی، اصطکاک نیروها و هدررفت منابع و انرژی و نیز مداخله نیروهای بیرون از دانشگاه.

تقلیل امر فرهنگی به امر الهیاتی: مناسک‌گرایی و طرد برخی از نیروهای فرهنگی فعال.

نگاه ایده‌آلیستی به فرهنگ: فرهنگ تلفیقی از امر عینی و ذهنی است و نیازمند زیرساخت و زمینه‌سازی است. فرهنگ صرفاً ایده و ذهنی نیست (فقط نصیحت و سخنرانی و بنر نیست)، بلکه نظام نمادینی است که برخاسته از شرایط اقتصادی و اجتماعی است. مداخله در امور فرهنگی از طریق مداخله در شرایط عینی ممکن می‌شود. گفتگو، مدارا و تساهل نیازمند فضای اجتماعی است و تعلق به مکان خاص مثل دانشگاه دستوری نیست و از طریق مناسک، جشنواره و فضای مفرح ممکن است.

بروکراتیزه کردن امر فرهنگی: امر فرهنگی پویا، خلاق و سیال است و خالقان آن در زندگی روزمره و همگان هستند. فرهنگ در قالب بخشنامه نمی‌گنجد (مگر در بخش سیاستگذاری‌ها). سلطه بروکراسی، امر فرهنگی را خفه می‌کند. در کارهای رایج معاونت فرهنگی، بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها حرف اول را می‌زنند.

راهکارهای پیشنهادی برای احیای فرهنگی

دکتر قلی‌پور در پایان سخنان خود راهکارهایی را ارائه کرد:

واگذاری امور فرهنگی به دست اهل آن؛ یعنی کسانی که نگاه اداری ندارند، فرهنگ را صرفاً ذهنی نمی‌بینند و با تقلیل‌گرایی همسو نیستند.

هدف دانشگاه باید تربیت انسان فرهیخته، معنوی و اندیشمند باشد. مقاله‌سازی راه به جایی نمی‌برد.

برقراری ارتباط مستحکم با جامعه و گرامیداشتن اهالی فرهنگ و هنر.

شایان ذکر است؛ دومین جشنواره ملی «جریان» با تقدیر از برگزیدگان و اجرای برنامه‌های متنوع به میزبانی دانشگاه رازی به کار خود پایان داد.

آخرین اخبار